یادمان باشد که دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی اینترنتی بر اساس اصول قواعد و راهبردهای بازاریابی بنا شده و به هدف پیشبرد هرچه بهتر فعالیتهای بازاریابی بکار دستگیر میشود.
شاید در جواب به اینکه “بازاریابی چیست” بهترین و کوتاهی ترین پذیرش این باشد که “بازاریابی تلفیق علم و هنر است، و خلاقیت لازمه پیشرو بودن در این صنعت است”.
امروزه بازاریابی متاسفانه یا خوشبختانه به نوعی با زندگی انسانها و بیشتر تصمیماتی که میگیرند، از برگزیدن محل زندگی و دانشگاه گرفته تا سبک زندگی و حتی کتابی که میخوانند، عجین شده که خویش نشات گرفته از مفاهیم جدیدی است که در این دانش تعریف میشوند و معنا مییابند. مثل بازاریابی پارتیزانی ، بازاریابی مویرگی، بازاریابی حسی، و بازاریابی قطرهای که همگی از جمله مفاهیم جدید در مارکتینگ محسوب میشوند.
بازاریابی با تمام جنبههای گوناگون کسب و کار پیوسته است، از گسترش و تولید محصول گرفته تا روشهای گوناگون پخش محصول و خدمات، بها گذاری، استراتژیهای فروش، تبلیغات، روابط عمومیو خدمات بعد از فروش به مشتریان.
یادتان باشد که در مارکتینگ مشتریان شما تنها به افرادی که محصول شما را از قفسهها خریداری میکنند یا از خدماتتان بهرهگیری میکنند، اندک نمی شوند بلکه سرمایه گذاران، توزیع کنندگان، اشکال فروشان و دیگر ذینفعان نیز به نوعی مشتریان شما هستند، که تنها شیوه تعاملشان با برند شما متفاوت است.
گاهی مارکتینگ (Marketing) به اشتباه همچم با تبلیغات (Advertising) در عقیده گرفته میشود، چنانچه اگر بازاریابی را یگانه از چرخ دندههای اصلی کسب وکار بدانیم، تبلیغات فقط جزئی از این چرخ دنده است.
بازاریابی - مارکتینگ
بیشتر بخوانید: تفاوت اصلی بازاریابی و تبلیغات چیست ؟
برخی هم مارکتینگ (Marketing)را به اشتباه مساوی با فروش (Sales)میدانند. به عقیدهی این افراد فروش همان بازاریابی است. در حالی که مارکتینگ و فروش به هیچگونه یکسان نیستند، و فروش بخشی از فرایند بازاریابی را برپایی میدهد.
بازاریابی ما فوق ترفیع، فروش، و تبلیغات است.
بازاریابی یگانه از تقسیمهای اصلی سوداگری است که تمرکزش بر افزایش و نگهداشت مشتریان کنونی و دستیابی اغلب به مشتریان بالقوه و تبدیل آنها به مشتریان بالفعل است.
بازاریابی (Marketing) چهار تقسیم را در بر میگیرد :
شناخت مشتریان و محیط بیگانه کسب وکار به جزییترین شکل ممکن
شناسایی فرصتها و توسعه راهبرد برای سرمایه گذاری روی آنها
استفاده از ابزارهای مارکتینگ برای تحقق اهداف اصلی کسب و کار
سنجش نتایج کار و جنبشها و گردآوری فرایند بهبود پیوسته به هدف توسعه کسب و کار
بازاریابی - مارکتینگ
آنچه بازاریابی می نامیم
در نخستینگی پیمان دادن مشتری ( گونهها مشتری)
تهیه فرایندهای برنامه ریزی شونده میان مدت و بلند مدت به منظور گسترش برند
تهیه و گردآوری فعالیتهای کلیدی برای موفقیت مستمر کسب و کار
تخصیص منابع برای دستیابی به اهداف کسب و کار
برخی از دلایل افزایش اهمیت بازاریابی
بازاریابی به انتقال، مبادله و جنبش کالا کمک میکند
بازاریابی در انتقال، مبادله و حرکت کالا بسیار مفید است. گونهها و خدمات از طریق واسطههای گوناگون، مشابه اشکال فروشان و عمده فروشان، به دست مشتریان میرسند. برنامه بازاریابی یا مارکتینگ پلن این بستگی را فراهم میآورد و از این جهت هم برای تولید کنندگان سودمند است و هم برای مشتریان.
مارکتینگ در حفظ و ارتقا استانداردهای زندگی جامعه سودمند است
بازاریابی در صدر تمام عوامل کارایی گذار بر استانداردهای زندگی جامعه، پیمان میگیرد. بازاریابی از راه در دسترس قرار دادن محصولات و خدمات برای مشتریان و عرضهی آنها تحت شرایط گوناگون و با قیمت معقول، بر سبک زندگی آنها نشانه میگذارد. جامعه از سه سطح اجتماعی برپایی میشود: غنی، متوسط و فقیر. هرآن چیزی که این سه گروه مصرف میکنند ، بدست بازاریابی و اصول و رویههای آن، ابتدا شناسایی، دسته بندی و سپس عرضه میشود.
شناخت بازار و نیازمندیهای بازارهای منظور تحت عنوان تحلیل بازار به عنوان بخشی مهم از تکاپوهای بازاریابی صورت میگیرد،که خویش به نوعی سنگ بنای تصمیم گیریها به منظور جاسازی و تدوین راهبردها و تکنیکهای بازاریابی است.
امروزه حتی دانشگاهها نیز برای گسترش برند خویش از فعالیتهای بازاریابی به نوعی نامحسوس سهم میبرند.
فعالیتهای گوناگون بازاریابی به نوبهی خود سهمیدر کسب درآمد افراد یک جامعه دارند. از کارآزمودگان رایانه گرفته لغایت طراحان صنعتی و گرافیستها و مهندسین فروش و تولید کنندگان محتوا و عکاسان صنعتی و… همگی به نوعی در چرخه مارکتینگ به هدف پیشبرد اهداف کسب وکارها تعریف میشوند.
منجر به برپایی کارگماری میشود
فعالیتهای گوناگون بازاریابی به نوبهی خویش سهمیدر کسب درآمد کسان یک جامعه دارند. از کارآزمودگان رایانه گرفته تا طراحان صنعتی و گرافیست و مهندسین فروش و تولید کنندگان درونمایه و عکاسان صنعتی و… تمامیبه نوعی در چرخه مارکتینگ به هدف پیشبرد کسب وکارها تعریف میشوند.
بازاریابی به عنوان مأخذ ایدههای جدید شناخته میشود
با افزایش رقابت در بازارها، هر روز از بهره بازار برندها کاسته میشود و کارآزمودگان این صنعت باید بتوانند با بکار بردن روشهای جذاب و خلاق کوشش در نگهداشت مشتری و جذب مخاطب بیشتر برای برندها را، در برنامه کار خود داشته باشند.
برخی از گونهها بازاریابیها
اگر هم الان به سراغ مرورگر اینترنت خود بروید و عبارت “انواع بازاریابی” را جستجو کنید، با نتایج بیشماری رو به رو میشوید. هر یک از انواع بازاریابی در نهایت به تعقیب جلب پروا مخاطب و شناساندن برند و محصول به آنها است ولی کانال و استراتژی که هریک متعلق به سهم میبرند سبب میشود بازاریابی، گونهها مختلفی پیدا کند.
با اشاعه نزاکت و ورود دودمانهای دیگری همچون عصب شناسی و روانشناسی به دنیای بازاریابی، گسترههای میانی سلسلهای فراوانی در عرصهی بازاریابی ظهور پیدا کرده است. از این بین میتوان به بازاریابی حسی (Sensory Marketing)، بازاریابی هیجانی (Emotional Marketing)، بازاریابی عصبی (Neuro Marketing) و بازاریابی سببی (Cause Marketing) اشاره کرد.
در بازاریابی حسی به 5 حس کسان و تحریک آنها برای جلب پروا مخاطب توجه میشود. در بازاریابی هیجانی به عواطف و تحریک احساساتی از قبیل ترس، عشق، دلسوزی و حتی تنفر، توجه میشود و کوشش بر آن است که به این ترتیب افراد، احساسی را تجربه کنند که تاثیر ماندگار داشته باشد. بازاریابی سببی از عواملی که مورد پروا مصرف کنندگان است، کاربرد میکنند لغایت به این واسطه توجه آنها را به سوی فرآورده یا برند مورد عقیده جلب کند، در این نوع بازاریابی عمدتاً از امور خیرخواهانه برای جلب پروا مخاطبان کاربرد میشود، مثلا اجرای کمپینی که به پشتیبانی از کودکان سرطانی برگذار شده است نوعی از بازاریابی سببی میباشد. در بازاریابی عصبی بیشتر به ناخودآگاه کسان پروا میشود، کوشش بر آن است که از طریق شاخصهایی که از راه تحقیقات به دست میآید به چهره غیر سر راست به ذهن مشتریان نفوذ کنند و از این طریق بر تصمیم گیری آنها نشانه بگذارند.
بیشتر بخوانید: 5 نکتهی تأثیر گذار در برندسازی احساسی
ظهور اینترنت و بازرگانی الکترونیک نیز به نوبه خویش کارایی چشمگیری در پهنهی بازاریابی داشته است، شما عموماً با گونهها دیجیتال مارکتینگ دربرگیرنده بازاریابی شبکههای اجتماعی، سئو ، بازاریابی آنلاین، بازاریابی ایمیلی و بازاریابی محتوایی آشنا هستید. هر کدام از این نوع بازاریابیها به تعقیب آن هستند که از طریق بستر و ابزار خود، محتوایی را تولید کنند که برای بیننده جذاب باشد، مایه افزایش تعامل آنها با برند شود و نهایتا در تصمیم گیری خرید آنها کارایی گذاشته و منجر به ماندگاری برند در ذهن مشتری شود.
بازاریابی شبکههای اجتماعی امروزه با پیشباز بی نظیری روبرو است، چرا که تغییر سخیف زندگی مخاطبان سبب شده افراد بیشتر وقت خویش را در شبکههای اجتماعی به راز ببرند و حضور کارساز برندها در این بستر میتواند تضمین کنندهی موفقیت آنها باشد.
تولید و به اشتراک گذاری محتواهای رنگارنگ در قالب فیلمهای اختصار و عکسهای جذاب و فریبنده از محصولات و خدمات برندها که برخی مواقع نیز با واقعیت فاصله زیادی دارند، از راه شبکههای اجتماعی (و بر پایه راهبردهای بازاریابی شبکههای اجتماعی) که به نوعی با سخیف حیات امروزه ما عجین شده اند، خویش شاهد دیگری است برآنکه امروزه بازاریابی جز جدا نشدنی از حیات جوامع بشری شده است.
از انواع سایر بازاریابی که زیاد انبوهی برانگیز بوده و دائم بین مفید بودن و قانونی بودن یا نبودن آن بحث است، بازاریابی شبکهای است. در این مقاله به این مطلب اکتفا میکنیم که بازاریابی شبکهای در بسیاری از کشورها از آنگونه ایران ممنوع است. اگر میخواهید در مورد نتورک مارکتینگ و نحوهی کارکرد آن بدانید میتوانید نوشتاری زیر را در این خصوص مطالعه کنید.
بیشتر بخوانید: بازاریابی شبکهای چیست؟
بازاریابی چریکی (گوریلا مارکتینگ) یگانه از گونهها دوست داشتنی بازاریابی برای مخاطبان و خویش بازاریابان محسوب میشود. خلاقیت رکن بنیادین این گونه بازاریابی محسوب میشود و کوشش بر آن است که از طرق غیر منتظره پروا مخاطبان به سمت انواع بازاریابی در
آوش تکبرندی جلب شود. بازاریابی چریکی از تاثیرگذاری زیاد بالایی برخوردار است و بیشترین نرخ تعامل و به اشتراک گذاری را در بین انواع دیگر بازاریابی دارد.
از انواع بازاریابی موارد بیشمار دیگری باقی باقیمانده است اما در حال آماده این بحث را با معرفی موارد مطح شده به واپسین،انجام میرسانیم. اگر به دنبال شناختن گونهها مارکتینگ هستید کانال ما را در اینستاگرام دنبال کنید الی با گونهها استراتژیهای بازارایابی و اصلاحات آن اغلب آشنا شوید به طور مثال راهبرد اقیانوس آبی و یا ماتریس بوستون (BCG Matrix)در دامنه مارکتینگ را مطالعه کنید.
سخن آخر
در بازاریابی (Marketing) آنچه که حائز اهمیت است، اطمینان از این سوژه است که مشتری در مرکز کل تصمیم گیریهای کلان کسب و کارهای بزرگ و حقیر قرار دارد ونیازها و خواستههایش بدست هر یک از کارکنان برند درک و برآورده میشود.
هر شخصی که به نوعی با کسب و کار در تعامل است، باید بداند بازاریابی چیست و چگونه میتواند از مفاهیم و استراتژیهای بازاریابی به قصد پیشبرد اهداف کسب وکارش بهرهگیری نماید.